با من از رنج مگو

با من از رنج مگو..

چند روز پیش به دوستی می گفتم تحلیل ساده #حافظ برای کاربرد در زندگی، از #مولانا برایم راحت تر است که امروز به غزل معروف مولانای جان رسیدم و فهمیدم چه اشتباهی کردم

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو..

هیچ ..

پیشنهاد می کنم همین الان سرچ کنید و این شعر را برای حداقل لذت وصف ناشدنی اش بخوانید

 و البته..سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو..همین یعنی 

به زبان ساده ناله نکنیم، نق نزنیم، آنقدر قصه مصیبت های گذشته را مانند افتخارات تکرار نکنیم ..اصلا تکرار نکنیم

سخن رنج نگوییم که نگوییم..

غم و تلخ و سخت نگوییم از گنج بگوییم. 

گنج، خوب های آینده است،

 گنج، از عشق گفتن است، 

از کتاب وشعر گفتن است،

 از خانواده از چیزهای خوب در راه گفتن است ..

حالا این را باید یک روانشناس غربی بگوید و کتابش را ترجمه چاپ کنند که بیست تا چاپ بخورد برویم بخریم و بخوانیم؟ 

با من ..با او..با همه از سخن رنج مگو ..

از سخن گنج بگو از اشتیاق به زندگی بگو ..

مولانا خودش همچین گنجی است 

حالا شاید بپرسید اگر حال و احول گنج گفتنمان نباشد چه..

اگر بلد نباشیم چه..

بیت بعد جواب می دهد..

ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو ..

یعنی اگر مسئولیت کلام خودت رو در زندگی خودت و دیگران نمی توانی قبول کنی ..ساکت باش و رنج و دردسر و زخم اضافه درست نکن لطفا ..نق نزن ..لطفا ناله نکن ..لطفا غر نزن ..هیچ مگو ..

یعنی اگر نمی توانی بسازی دیگر خراب نکن با چی ؟

با همین چهار کلام حرفی که مسوولیتش را قبول نمی کنی و بابتش همیشه خدا حال خودت و اطرافیانت بد است ..

دستت درد نکند یا مسئولیت حرف زدنت را بپذیر یا هیچ مگو

مولانا هم می تواند دو کلام حرف بزند و دو ترم سفر قهرمانی و روند زندگی مثبت بسازد و البته مولانا کل است به نظرم مسئولیت کلاممان را بپذیریم

یا حق #شهره_قوی_روح